قسمت ۱۳۸۰

🔴 اگر مادر هستید توصیه میکنم حتما بخونید!
دسترسی به قسمت اول 👉
#مادر_شدن_عجیب_من ۱۳۸۰ (قسمت هزار و سیصد و هشتاد)
join 👉 @niniperarin 📚
بلندتر و بلندتر صداش کردم. چندین بار. ولی تکون نخورد از جاش.
رفتم نشستم کنار تخت، زل زدم بهش و چندبار تکونش دادم. بیدار نشد. قلبم داشت از توی سینه میومد بیرون. بی اختیار اشک شره کرد از چشمهام.
گفتم: بی وفایی کردی دلربا. قرار بود همه چی رو بهم بگی امروز. نگفتی و چشمات رو بستی و محرومم کردی واسه ی همه ی عمر از دیدنش؟ دیدی زدی زیر قولت؟
راه به حالم نمیبردم. سرم رو گذاشتم روی تخت و خیره شدم بهش. هرچی بیشتر نگاهش میکردم بیشتر اشکم روون میشد.
تا غروب همونجا موندم و هی باهاش درد و دل کردم و از این چند روزی که برام مثل چشم به هم زدنی گذشت گفتم و از رازی که دیگه نمیتونستم بفهممش.
غروب که شد خسته و نا امید رفتم توی اتاق خودم تا برگردم و به پیشکار بگم که کاری از دستم ساخته نیست.
دراز کشیدم روی قالیچه و ساز رو دست گرفتم و شروع کردم به زدن. چشمام رو بستم و به حرفهایی که زده بود فکر میکردم. گفته بود راز این عشق توی دل اربابه! ارباب فقط عاشق بود، مثل من.
همه چیز بیشتر برام داشت روشن میشد. منظور پریچهر این بود که عشق وقتی واقعیه که همه جوره عاشق باشی! یعنی فقط عشق به معشوق کفایت نمیکرد! بایست عاشق عشق معشوق هم بود!
نه ارباب ملتفت این شده بود و نه من!
عشق به معشوق تنها، یعنی خودخواهی، ولی وقتی عاشق عشقش بشی، یعنی بایست عاشق خودت باشی. این دیگه خودخواهی نبود. سر سپردن به عشق کسی بود که دوستش داشتی. باست پا روی خودخواهیت میگذاشتی و از خودت میگذشتی تا بتونی عاشق اون خودت بشی که توی دل معشوق بود!
چشمهام رو وا کردم و سراسیمه دویدم توی اتاقی که پریچهر خوابیده بود. پیشکار دم در ایستاده بود. گفت: چی شد استاد محمد؟ چیزی پیدا کردین؟
جواب ندادم. رفتم داخل و نشستم کنار تخت و ساز رو دست گرفتم و اینبار نه برای اون که برای دل خودم و از عمق وجودم ساز رو زدم.
نوایی که میزدم آهنگش توفیر داشت با هرچی که بود تا الان.
چند دقیقه ای نگذشته بود که دیدم پلکهاش تکون خورد و باز شد. داشتم دیوونه میشدم از خوشحالی. به نواختن ساز ادامه دادم.
بلند شد و نشست…

🔴این داستان متعلق به ادمین نی نی پرارین است و کپی برداری از داستان بی فوروارد مطلب و ذکر منبع( @niniperarin ) حرام است! استفاده فقط به شرط فوروارد!!
این داستان ادامه دارد…