قسمت 8

🔴 اگر مادر هستید توصیه میکنم حتما بخونید!

#مادر_شدن_عجیب_من (قسمت هشتم)
join 👉 @niniperarin 📚
صبح که همه بیدار شدند رفتم در اطاق خدیجه را باز کردم، دیدم خدیجه مثل زغال سیاه شده …اما تموم نکرده بود! یعنی سم به بدنش اثر نکرده بود؟؟من رو صدا کرد. به خودم گفتم جونش سفته. صدا کرد و گفت : مریم خانم.. گفتم مریضی علی به تو هم سرایت کرده؟ از ته چاه تنش ناله ای کرد و گفت کار من تمومه. اشک از گوشه چشمش جاری شد و گفت تمام شب فقط از خدا خواستم امانم بده تا حرفم را به تو بزنم. الهی زنده باشی. ازبابت حسین آقا دلم به تو قرصه، می‌دونم که براش مادری میکنی و سایه بالا سرش میشوی. حلالم کن. زبانش تو گویی تازیانه محکمی بود که به وجدان من میخورد. به خودم اومدم… گفتم خدیجه …همش کار من بود. نفس های آخرش رو میکشید. گفتم من کردم …سه تا خون را من کردم. تو حلال کن. بچه گریه و ناله می کرد… خدیجه و من هم. گفتم از بدطینتی ام نبود. هر سه تا خون در این خونه شده من کردم. گفت من حلالت میکنم … فقط حسین آقا را دریاب. زیر دست نشه. حسین خون بهای منه زیردست نشه. اینو گفت و یخ کرد.همچنین شده بود که انگار صد سال بود به خواب عمیقی فرو رفته. از اطاق بیرون اومدم، رفتم دم حوض دستم را آب کشیدم. بعد گریه کنون و تو سر زنون خبر مرگ خدیجه را برای علی بردم.خونه سیاه پوش شد. علی مات شده بود و به یک نقطه نگاه میکرد. زبونش بند اومده بود. حکیم باشی گفت حول و تکون براش سم بوده. تا سه سال زبان به دهان گرفته بود و از رختخواب بلند نشد و به جا افتاده بود.
هر که از من می پرسید خدیجه از چی مرد،با گردن کج و روی سیاه می گفتم: چند وقت بود که برای آبستنی دوا و درمون می کرد، وانگهی زیاد چاق شده بود شاید سکته کرده. کسی هم به من شک نیاورد اما من خودم را می خوردم و با خودم می گفتم: آیا این من هستم که سه تا خون کرده ام؟من از صورت خودم که در آینه می دیدم می ترسیدم. زندگی به من حروم شده بود، روضه می رفتم، گریه می کردم، به فقیر فقرا پول می دادم اما دلم قرار نمی گرفت. کابوس رهایم نمیکرد و خواب خوش از چشمانم گرفته شده بود. یاد روز قیامت، فشار قبر و نکیر و منکر که می افتادم خدا می دونه چه حال می شدم. دنیا به من جهنم شده بود . حال علی با هزار حکیم و دوا هم بهتر نشد. ناگهان یک شب ….

🔴این داستان متعلق به ادمین نی نی پرارین است و کپی برداری از داستان بی فوروارد مطلب و ذکر منبع( @niniperarin ) حرام است! استفاده فقط به شرط فوروارد!!
این داستان ادامه دارد.