وقتی بزرگ میشوی…

#وقتی_بزرگ_میشوی
join👉 @niniperarin 🌹🍃
وقتی بزرگ میشوی دیگر خجالت میکشی به گربه ها سلام کنی و برای پرنده هایی که آوازهای نقره ای میخوانند دست تکان دهی
خجالت میکشی دلت شور بزند برای جوجه قمری هایی که مادرشان بر نگشته، فکر میکنی آبرویت میرود..
اگر یک روز مردم ـ همان هایی که خیلی بزرگ شده اند ـ دل شوره های قلبت را ببینند و به تو بخندند …
وقتی بزرگ میشوی دیگر نمیترسی که نکند فردا صبح خورشید نیاید، حتی دلت نمیخواهد پشت کوه ها سرک بکشی و خانه خورشید را از نزدیک ببینی…
نی نی پرارین دیگر دعا نمیکنی برای آسمان که دلش گرفته، حتی آرزو نمیکنی که ” کاش قدت میرسید و اشکهای آسمان را پاک میکردی!”
وقتی بزرگ میشوی قدت کوتاه میشود. آسمان بالا میرود و تو دیگر دستت به ابرها نمیرسد و برایت مهم نیست که توی کوچه پس کوچه های پشت ابرها ستاره ها چگونه بازی میکنند آنها آنقدر دورند که تو حتی لبخندشان را هم نمیبینی و ماه، همبازی قدیم تو آنقدر کمرنگ میشود که اگر تمام شب را هم دنبالش بگردی پیدایش نمیکنی..
وقتی بزرگ میشوی دور قلبت سیم خاردار میکشی و در مراسم تدفین درخت ها شرکت میکنی و فاتحه تمام آوازها و پرنده ها را میخوانی و یک روز یادت می افتد که تو سال هاست چشمانت را گم کرده ای و دستانت را در کوچه های کودکی جا گذاشته ای… فردای آن روز چه خواهد شد.. نه من میدانم و نه تو. کاش کفش های کودکی برایت تنگ نمیشد عزیزکم…
join👉 @niniperarin 🌹🍃